همچو قطره ام ، در جریان



بسم او .

همیشه سعی کردم تا جایی که ممکن است تاثیر عوامل مختلف را در اتفاقاتی که در زندگی‌ام می‌افتد کم کنم و حتی نادیده‌شان بگیرم.

اصولا اعتقاد دارم هر پیشامدی که رخ دهد دلیلش خودمم. شاید گاهی جلوی دیگران بخواهم عالم وآدم را مقصر جلوه دهم اما درونم خوب می‌دانم که متهم ردیف اول منم.

ادامه مطلب

بسم تو .

به نام تویی که حالا تنها دارایی من از این جهان شده‌ای. بچه‌تر که بودم هیچ وقت نمی فهمیدم که برای چه بعضی از مردم وقتی جوشن می‌خوانند اشک میریزند. برای چه گریه می‌کنند. اما حالا وقتی جوشن می‌خوانم و بیشتر به نام های زیبایت فکر می‌کنم اشک از چشمانم سرازیر می‌شود بی‌آنکه کوچکترین قصدی برای گریه داشته باشم.

ادامه مطلب



بسم او .

غم را نمی توان پنهان کرد حتی اگر پلک‌هایت را محکم ببندی تا مبادا کسی از خطوط چشمانت بخواند غمت را. 

غم‌ها زندان چشم ها را تاب نمی‌آورند. اشک می‌شوند و می‌لغزند و خودشان را به همه نشان می‌دهند.

هیچ کس هم از این قاعده مستثنا نبوده و نیست. 

مرد و زن ندارد. آدم خام و دنیادیده هم ندارد.

ادامه مطلب

بسم او .

شده تا به‌حال دیوانه‌ای به پستتان بخورد و شما عمیقاً به فکر فرو بروید که حکمت این اتفاق چه می‌تواند باشد.

چند روز پیش این اتفاق برای من افتاد. با فردی برخورد کردم که بی‌وقفه فریاد می‌زد، فریادهایی که از عمق جانش بود تا صدایش را به گوشم برساند

ادامه مطلب

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

حمل بار تهران آموزش دامن کلوش نمایندگی لپ تاپ دل در کرج بلوچ الف دانلود سرا گوش به فرمان فروش اقساطی لوازم خانگی دوو و اسنوا - فروشگاه اینترنتی انتخاب کلیک پایگاه آموزشی شهرستان شیروان تویی پایانِ ویرانی دیجی کتاب